مقدمه:

از دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی یعنی با آمدن آرت فرم‌ها و قوام شان در دهه‌ی ۷۰، مثل آرت فرم‌های بازل، بازل میامی و فریز لندن، بازاری شدن هنر هم رشد کرد و مسئله‌ی اقتصاد در هنر به صورتی جدی مطرح شد. قبل از این بازیگران هنر، اقتصاددانان را مزاحمانی می‌دانستند که ناخوانده وارد دنیای مقدس آن‌ها شده اند. آرام آرام هنر تجسمی به مثابه‌ی یکی از طبقات دارایی نهادی شد. در واقع اقتصاد هنر به عنوان پیوند  رابطه‌ی اقتصاددانان و اهالی هنر پاسخ گوی تعارض میان دو جنبه‌ی سرنوشت ساز زندگی مدرن؛ارزش اقتصادی و ارزش زیبایی شناسی است.

سرفصل دوره:

رابطه‌ی ارزش اقتصادی و ارزش زیبایی شناسی

رابطه‌ی سرمایه‌ی اقتصادی و سرمایه‌ی فرهنگی

بررسی گفتمان‌های فرهنگی و اقتصادی

فلسفه‌ی اقتصاد هنر

تاثیر سرمایه داری بر هنر

نسبت خلاقیت با ارزش‌های اقتصادی، فرهنگی و هنری

منطق درونی بازار هنر